سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جبران خلیل جبران

این چند جمله از جبران خلیل جبران است که در وبلاگم گذاشته ام شما هم  می توانید مشاهده کنید.

-          هرگز در پاسخ عاجزانه درنمانده ام مگر در برابر کسی که از من پرسید : تو کیستی ؟

-          بارالها مرا طعمه ی شیر کن پیش از آن که خرگوش را طعمه ی من کنی.

-          تو کوری من هم کر و لالم پس دست در دست من بگذار تا یکدیگر را همراهی کنیم.

-          محبت کلمه ای است از نور که دستی از نور آن را بر صفحه ای از نور نوشته است.

-          وقتی قلبت کوه آتشفشان است چگونه انتظار داری در دست هایت گل بروید ؟

-          تو دو تن هستی : یکی بیدار در ظلمت و دیگری خفته در نور.

-          خاطره شادمانی های دیروز ما تلخ ترین غمی است که امروز داریم.

-          ایمان واحه ای سبز و خرم در صحرای دل است که قافله های فکر و اندیشه به آن نمی رسند.

-          شاید کسی را که با او خندیده ای فراموش کنی ولی کسی را که با او گریسته ای از یاد نخواهی برد.

-         اگر میهمان نبود خانه ها گورستان می شد.

 

به نقل از نشریه ی سروش نوجوان